نگاهی به سال سخت دوبله
مسحورکنندهترین صداهایی که ۱۴۰۱ خاموش شدند
۱۴۰۱ یکی از سخت ترین دوران گذار اهالی دوبله بود. در مدت زمانی کوتاه یعنی به فاصله یک سالی که گذشت، عرصه دوبله کشور ستارگانی بی مانند را از دست داد؛ صداهایی که گاه حتی از خودِ نقش و از بازیگر اصلی هم ماندگارتر شده بودند.
شهلا ناظریان، منوچهر اسماعیلی، جلال مقامی، شهروز ملک آرایی و هوشنگ لطیف پور مسحورکنندهترین صداهایی بودند که در سال ۱۴۰۱ خاموش شدند و سالی که گذششهلا ناظریان، منوچهر اسماعیلی، جلال مقامی، شهروز ملک آرایی و هوشنگ لطیف پور مسحورکنندهترین صداهایی بودند که در سال ۱۴۰۱ خاموش شدند و سالی که گذشت، یکی از سال های غمناکی بود که دوبله به خود دید.ت، یکی از سال های غمناکی بود که دوبله به خود دید.
شهلا ناظریان از پیشکسوتان عرصه دوبله و همسر مرحوم حسین عرفانی، شامگاه یکشنبه، چهارم اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ بر اثر ایست قلبی درگذشت و با رفتنش خانواده دوبله را غافلگیر کرد.
خسرو خسروشاهی از دوبلورها و مدیردوبلاژان پیشکسوت و باسابقه کشورمان جایگاه شهلا ناظریان را در عرصه دوبله بسیار بالا دانسته و او را به عنوان باشعورترین و خلاق ترین دوبلورها توصیف کرده بود.
با این حال در سال های عزلت نشینی یک دلجویی کوچک از ناظریان نشد؛ او که زمانی از ستارههای دوبله بود.
ابوالحسن تهامی نژاد از مدیردوبلاژان باسابقه که به گفته خودش اولین کارهای شهلا ناظریان با او بوده است هم معتقد بود: شهلا ناظریان از صداهای ماندگار دوبله ایران بود که با توانمندی اش کم کم توانست در این راه پیشرفت کند و اصلا تصور نمی کرده اند او در کار گویندگی ترقی کند، اما کم کم باعث شگفتی همه اهالی دوبله شده بود.
از درخشانترین گویندگیهای مرحوم ناظریان دوبله فیلم مشهور «کازابلانکا» است که به جای اینگرید برگمن در کنار گویندگی حسین عرفانی (همفری بوگارت) صداپیشگی کرد.
ناظریان در سریالهای سالهای دور از خانه، رودخانه برفی، پزشک دهکده، امیلی در نیومون، افسانه شجاعان و افسران پلیس هم گویندگی کرده بود. او در کارتونهای بل و سباستین، خانواده دکتر ارنست و افسانه توشیشان صداپیشگی کرد.
منوچهر اسماعیلی دوبلور مطرح و مرد هزار صدای ایران دوشنبه، ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ دار فانی را وداع گفت. او که چند روزی در بیمارستان بستری بود با این حال به منزل آمده بود و در نهایت بر اثر ایست قلبی درگذشت. هنرمندی که می توان گفت سینما با او شنیدنی و سحرآمیز بود.
او به دلیل اینکه در سریال هزاردستان، همزمان صداپیشه چند شخصیت ازجمله: شعبان بیمخ با بازی زندهیاد محمدعلی کشاورز، رضا تفنگچی با بازی زندهیاد جمشید مشایخی و هزاردستان با بازی زندهیاد عزتالله انتظامی بود، به «هزار صدای ایران» شهرت یافت.
منوچهر اسماعیلی که به عنوان دوبلور اسطوره ای ایران از او یاد می شد، درباره دلیل ماندگاری صداها در دوبله گفته بود: مایه اصلی ماندگاری صدا، فیلم است. اگر فیلم خوبی با دلسوزی، توجه و تعهد باشد و دوستان در کار دوبله سری دوزی نکنند و بدانند چه می کنند، قطعا صداها می تواند مثل گذشته ماندگار شود.
این استاد تیپ سازی همچنین به ممنوعیت ورود فیلم ها اشاره کرده و تاکید کرده بود: اگر ممنوعیت ورود فیلم ها چه خصوصی و چه دولتی برای اکران در سینماهای کشور برداشته شود، کار دوبله هم از سکسکه درمی آید.
منوچهر اسماعیلی صداپیشگی در آثار سینمایی بسیاری را هم در کارنامه حرفهای خود داشت. او به جای آنتونی کوئین در نقش حمزه در فیلم محمد رسولالله صحبت کرده بود و همچنین دوبله بازیگران مطرحی همچون استیو مک کوئین، همفری بوگارت، چارلتون هستون و کرک داگلاس را در کارنامه داشت.
سال گذشته مرگ جلال مقامی، به منزله پایان صدای باصلابتی دیگر از نسل طلایی دوبله بود که اگرچه از مدت ها قبل به دلیل شرایط جسمی اش به ضعف گراییده بود، اما تاریخچه هنر او آن چنان محکم است که وقتی می گوییم «جلال مقامی درگذشت»، همگان بدانند هنر ایران زمین چه دُر گرانبهایی را از دست داد.
جلال مقامی همان طور که از نامش برمی آید، شأن و مقام دوبله بود. مرگ او در پی درگذشت منوچهر اسماعیلی ـ از بزرگان دوبله ـ بار دیگر غمی بزرگ را بر شانه اهالی دوبله نشاند.
مقامی کمتر از یک سال قبل در غم از دست دادن همسرش ـ رفعت هاشم پور ـ که او هم از هنرمندان مطرح دوبله بود، به سوگ نشست.
مقامی با حضورش در ایسنا درباره برنامه «دیدنی ها» که در دهه ۶۰ باعث شهرتش شد، حرف های جذابی زده بود. او گفته بود؛ «تلاشم برای اولین بار که مقابل دوربین رفتم این بود که به خدا میگفتم طوری نشود که از فردای روزی که مشهور شدم بخواهم بادی به غبغب بیندازم. من در «دیدنیها» با چشمانم با مردم حرف میزدم. به یاد دارم آن زمان که برنامه دیدنیها به روی آنتن میرفت یک بانوی بزرگی که اهل ادب هم بود و اکنون اجازه ندارم اسمی از او ببرم همیشه به من میگفت مقامی تو آنقدر در چشمانت صداقت و صمیمیت داری که آدم حس میکند در خانهها محرم هستی. آن زمان که برنامه «دیدنیها» پخش میشد به دلیل اینکه در شرایط جنگی به روی آنتن میرفت و بخش عمدهای از برنامههای تلویزیون در زمینه جبهه بود، لازم بود این یک ساعت پخش شود تا روحیه مردم عوض شود. «دیدنیها» واقعا آن زمان جایگاه دیگری داشت و مردم با دیدن آن نفس میکشیدند تا فقط مساله جنگ در تلویزیون مطرح نباشد و مردم بتوانند یک ساعتی هم استراحت کنند.»
محمود قنبری از پیشکسوتان دوبله هم جلال مقامی را مدیر دوبلاژ و مجری محبوب و خوش صدا عنوان کرده بود که از سال ۱۳۳۸ وارد دوبله شد، زمانی که هنر دوبله بر صنعتش غالب شده بود. به گفته او مرحوم مقامی تمامی هوش و حواس خودش را عاشقانه برای حرفهای که انتخاب کرده بود به کار گرفت. بر پرده سینما صدایش درخشید و مورد قبول مخاطبان واقع شد. کمتر گویندهای وجود دارد که ظرف یکی دو سال به این موفقیت برسد.
جلال مقامی در دوم مرداد ۱۳۲۰ در تهران و در خانوادهای اهل کاشان متولد شد. فعالیت هنری را از سنین نوجوانی با بازی در تئاتر شروع کرد و سپس به تشویق حیدر صارمی از سال ۱۳۳۷ وارد عرصهٔ دوبلاژ شد.
مقامی استاد خود در دوبله را هوشنگ لطیفپور معرفی میکرد و در سالهای طلایی دوبلاژ، در فیلمهای دوبله شده به مدیریت علی کسمایی، محمدعلی زرندی، عطاءالله کاملی، ایرج دوستدار، احمد رسولزاده، سعید شرافت و ابوالحسن تهامی گویندگی کرده بود.
مقامی اجرای برنامهٔ «دیدنیها» را بر عهده داشت. پخش این برنامهٔ تلویزیونی از سال ۱۳۶۲ آغاز شد و به مدت ۱۲ سال ادامه یافت.
جلال مقامی پنجم آبان ماه ۱۴۰۱ بر اثر ایست قلبی چشم از جهان فرو بست.
اما در زمستان ۱۴۰۱ بار دیگر در غم از دست دادن صدای ماندگاری دیگر فقط حسرت خوریم؛ این بار برای از دست دادن «شهروز مُلک آرایی»؛ صداپیشه کارتون ها، فیلم ها و سریال هایی چون سیندرلا، رابین هود، گالیور، اوشین، ناوارو، قصه های جزیره و کازابلانکا.
شناختن شهروز ملکآرایی از لابه لای حرف ها و مصاحبه هایش چندان هم کار ساده ای نیست. او تمایل چندانی به گفت وگو نداشت و خصوصا در سال های پایانی عمر چندان در مجامع حاضر نمی شد. آخرین حرف هایش به مراسم تجلیلی برمی گشت که یک سال قبل در کوران کرونا به مناسبت فیلم مستندی که از او ساخته بودند برگزار شد و در همان مراسم هم بسیار کوتاه صحبت کرد.
ملک آرایی حضور در عرصه دوبله را از نیم قرن گذرانده بود. خودش می گفت هرکاری کرده صرفا بخاطر عشقش بوده است؛ دوبله را می گفت. او مثل بسیاری از هم نسلانش، همان هایی که به نسل طلایی دوبله معروف اند و متاسفانه این روزها بسیاری از آنها را از دست داده ایم، عاشق کارش بود و البته بارها تاکید کرده بود که از «به غلط رفتن و هرز رفتن دوبله» ناراحت است.
شهروز ملک آرایی در دوبله کارتون های نوستالژیک بسیاری همکاری داشت. او صداپیشه «آقای ووپی» در ماجراهای تنسی تاکسیدو و چاملی بود. در کارتون «رابین هود» به جای جان کوچولو حرف زد. «ببر آهنگر» دهکده حیوانات هم با صدای ملک آرایی برای کودکان ایرانی جان گرفت.
ملک آرایی در سریال ناوارو به مدیریت دوبلاژ زنده یاد بهرام زند، نقش رییس ناوارو را صداپیشگی کرد. همچنین دوبلور شخصیت پدر اوشین در سریال «سالهای دور از خانه» با مدیریت دوبلاژ ژاله علو بود. همکاری با سریال «قصه های جزیره» در نقش آقای پتیبون با مدیریت دوبلاژ رفعت هاشم پور از دیگر کارهای ماندگار این دوبلور برجسته کشورمان است.
شهروز مُلک آرایی ـ دوبلور باسابقه کشورمان ـ (۲۹ دی ماه) در بیمارستان بهمن از دنیا رفت.
هوشنگ لطیفپور ـ شامگاه دوشنبه ـ ۲۶ دی ماه ـ چشم از جهان فروبست. او سالها در خارج از کشور (کانادا) زندگی میکرد و در همانجا نیز به خاک سپرده شد.
لطیفپور کار دوبله و مدیریت دوبلاژ را از سال ۱۳۳۲ با فیلم «شنل» آغاز کرد. در سال ۱۳۳۷ با مشارکت فرخزاد، استودیوی دوبلاژ «سایه» را تأسیس کرد که تا سال ۱۳۴۰ فعال بود. تعداد زیادی از گویندگان مطرح عرصه دوبله مانند پرویز بهرام، ژاله کاظمی، فهیمه راستکار و زهره شکوفنده کار خود را با هوشنگ لطیفپور آغاز کرده یا در کارهای وی به نقطه اوج فعالیت خود رسیده بودند. همچنین منوچهر نوذری نخستین بار از طریق او به دوبله دعوت و به ایرج دوستدار جهت کارآموزی دوبله معرفی شد.
گویندگی در فیلمهای مستند (راز بقا)، فیلم سینمایی «پیرمرد و دریا» (راوی)، سریالهای «دائی جان ناپلئون» و «دلیران تنگستان» (راوی) و نیز مجموعهٔ انیمیشن «جیمز گربه» از کارهای بهیادماندنی او هستند.
او در سال ۱۳۶۵ به انگلستان و سپس کانادا رفت، برای مدتی به ایران بازگشت و سپس بار دیگر به کانادا سفر کرد.